شعر …
شعر پر است از ایهام و استعاره و جناس ، گاهی تمام هر آنچه بدل داری را در مصرعی می یابی و گاهی اما دیوانی هم رسولِ یک بوسه نمیشود.
دوست دارم بنویسم ، بسرایم ، بخوانم ، چونان کودکی دبستانی که با ذوق اولین انشاء خودنوشته اش را میخواند ،
از تو مینویسم ، از رج به رجِ دوست داشتنت ، از ردیف به ردیفِ غمزه هایت ، از سپید به سپیدِ خنده هایت ،
تو همیشه در شعر من بوده ای ،
تو لیلای این دل مجنون بوده ای ،
تو بر نگاه کفرآمیزم سرشکی معصوم هستی و آرزوئی محال …
mjrad#
ما را دنبال کنید
۱ Comment
سهیلا / ۱۳۹۷/۰۷/۲۷ at ۲۳:۳۹
بسیار زیبا و دلنشین
یک دیدگاه بگذارید برای سهیلا